.
درباره ما
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

 یابن الحسن(عج) سلام شهیدان نثار توست

دل های پر ز غصّه، همه بیقرار توست

چشم امید ماست به دست تو ای امام
بگذار پا به دیده که آنجا دیار توست

یابن الحسن(عج)، امام زمان، یوسف بتول(س)
صیاد دل تویی و دل ما شکار توست

با دست حیدری بکن از ریشه ظلم را 
این فن و این هنر همه در ذوالفقار توست

باید خودت برای ظهورت دعا کنی 
چون مستجاب دعوه تویی، کار کار توست

جانها فدای نام تو ای یابن فاطمه(س)
دار و ندار ما همه در اختیار توست

ما عاشقیم و در همه ی عمر چشم ما
هر صبح و شام بر در و در انتظار توست

با اذن حق اگر که نفس می کشیم ما 
آقا قسم به عشق که از اعتبار توست

روزی که پا به عالم خاکی گذاشتیم
دل شد اسیر و تا به ابد هم دچار توست

ای ساکن دلی که دل از ما ربوده ای
پنهان ز دیده ای و دل ما کنار توست

ای خوش به حال آن که تویی یار و یاورش
خوشتر هر آن که در همه ی عمر یار توست

----------------------
http://ashkeshafagh.parsiblog.com
--------------------

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار درباره امام مهدی عج , ,
:: برچسب‌ها: سلام شهیدان نثار تو ,
:: بازدید از این مطلب : 403
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظارظهور
ت :
.

تو در کجای زمینی؟

دلم برای تو تنگ است ای سرا پاخوب

دلم برای تو تنگ است مثل تنگ غروب

چه لحظه های غریبی که بی تو میگذرند

چه روزگارعجیبی است بی تو ای محبوب

چقدربی تو به غربت شکست خاطرخاک

نیامدی وعطش درعطش زبانه کشید

نیامدی وزمین شعله شعله درتب شد

نشست خاطرآیینه هابه آه ملال

شکست خلوت آدینه ها به زمزم اشک

چقدر بی تو به حسرت دلم لبالب شد

نسیم نرگسی از گلشنی نمی خیزد

که تا به دامنش اندوه من بیامیزد

کسی کجاست غریب آشنا در این غربت؟

که از تبسم او روزگار تازه شود

و از شمیم نفس های اوغزل خیزد

تمام ثانیه ها بی تو میرود غمناک

ولحظه ها همه بی مهر تو غروب آلود

دلم هوای تو کرده است ای سخاوت محض

دلم هوای تو کرده است ای حلاوت وصل

دلم هوای تو کرده است باتمامت عشق

دلم هوای تو کرده است با تمام وجود

تودرکدام دیاری توبا کدام بهار؟

تودر کجای زمینی چه دیر شد دیدار

نشان کوی تو پرسیم از کدامین یار؟

زمین کویر تب آلوده ایست طوفان خیز

زمان خزان غم انگیز بی تو در تکرار !

بیا که مژده وصلت زمان به رقص آرد

بیاوداغ دل از خاطرزمین بردار !



:: موضوعات مرتبط: اشعار درباره امام مهدی عج , ,
:: بازدید از این مطلب : 238
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظارظهور
ت :
.

چه سالها که گذشت و بهار منتظر است
بهار ِ زخمی ِ پشت حصار منتظر است

چه سروها که به دست ِ تبر شهید شدند
شقایق ِ دل ِ ما ، داغدار منتظر است

از این لباس سیاه عزا ، دلش پوسید
سحر مگر برسد ، شام ِ تار منتظر است

بهانه گیر شدند و به گریه افتادند
ستاره کشت خودش را ، سه تار منتظر است

چه قدر پنجره باز است رو به سوی امید
چه قدر دلشده ی بیقرار منتظر است

مگر به مقصد ِ خورشید رو بگرداند
در ایستگاه ِ تغزّل ، قطار منتظر است

کویر شد دل عشّاق و آسمان خشکید
بیا که عشق ببارد ، بهار منتظر است



:: موضوعات مرتبط: اشعار درباره امام مهدی عج , ,
:: بازدید از این مطلب : 224
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظارظهور
ت :
.

ای منجی گل، امام بی رنگ!
ای معنی آسمانی چنگ
ای آتش جان باده نوشان!
ای سعی و صفای می فروشان
ای یوسف لحظه های کثرت
دردانه ی آسمان وحدت!
در چشم غزال مست وحیران
در شورش مهر وماه و کیوان
در ساحل آبی ترانه
در شورش جان هر جوانه
در عطر کمند زلف مهتاب
هر بوسه ی لاله بر لب آب
تو شورش لحظه های نابی
در دفتر دل، تو آفتابی
ما چله نشین گرد راه ات
دُردی کش ساغر نگاه ات
در معبد گل ترانه خواندیم
با نام تو عاشقانه خواندیم
خواندیم تو را به هر بهانه
با شروه و شور عاشقانه
در موسم نغمه های باران
با ناز و کرشمه ی بهاران
خواندیم تو را که ما تو بودیم
در خانه ی لحظه ها تو بودیم
خواندیم تو را ترانه بارید
از آینه ها جوانه بارید
ما تشنه و تو زلال آبی
در ظلمت شب تو آفتابی
از آتش قلب پر زنورت
خورشید نشسته در حضورت
* * 
ما در ره تو شکستگانیم
آشفته تر از نسیم جانیم
از گل که شکفته در بهاران
یا دانه ی ریز و تند باران
از لاله و کوکب و شقایق
از ناز و کرشمه ی دقایق
از نور سپید بامدادی
با نغمه ی ناب مهر و رادی
احوال دل خراب ما پرس
یا از دلِ عشق از خدا پرس
گویند تو را که خستگانیم
دیدار تو را ترانه خوانیم
گویند زمین ز غصه افسرد
چشمان زمان ز گریه پژمرد



:: موضوعات مرتبط: اشعار درباره امام مهدی عج , ,
:: بازدید از این مطلب : 231
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظارظهور
ت :
.

هر سحر منتظر یار نباشم چه کنم؟

من اگر این همه بیدار نباشم چه کنم؟

گریه بر درد فراق تو نکردن سخت است

خونجگر از غمت ای یار نباشم چه کنم؟

عده ای بر سر آنند اسیرت نشوند

من بر آنم که گرفتار نباشم چه کنم؟

تو چه کردی که من از خواب و خوراک افتادم؟

راستی، این همه بیمار نباشم چه کنم؟

چهارده بار خدا عاشق تو شد من اگر

عاشق روی تو یک بار نباشم چه کنم؟

ابرویت تیغ مصری ست که جان می طلبد

به طلبکار بدهکار نباشم چه کنم؟

خواستم نام مرا هم بنویسند همین

سر بازار خریدار نباشم چه کنم؟

من اگر مثل تو هر صبح و غروبی آقا

فکر بین در و دیوار نباشم چه کنم؟

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار درباره امام مهدی عج , ,
:: بازدید از این مطلب : 234
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظارظهور
ت :
.

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

موضوعات
صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پشتیبانی

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد